کد خبر: 1190645
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ - ۰۴:۴۰
«تاریخ شفاهی حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰» در آیینه یک پژوهش نوانتشار
آنان که فدایی مکتب  و مردم شدند اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، به بازنمایی «تاریخ شفاهی حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰» پرداخته است. این پژوهش توسط زهرا صادقی انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به انتشار آن همت گماشته است.
اثری که هم اینک در معرفی آن سخن می‌رود، به بازنمایی «تاریخ شفاهی حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰» پرداخته است. این پژوهش توسط زهرا صادقی انجام شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی، به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در معرفی این کتاب، نکات پی آمده را مورد اشاره قرار داده است: «از حوادث مهم و تأثیرگذار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران، حادثه هفتم تیر سال ۱۳۶۰ می‌باشد؛ که در این حادثه بیش از ۷۰ تن از مسئولان و مدیران و دست اندرکاران نظام نوپای اسلامی به شهادت رسیدند، لذا این واقعه از مناظر گوناگون قابل بررسی و تحقیق است. سازمان مجاهدین خلق که از این پس با عنوان منافقین شناخته شدند، تدارک چنین جنایت هولناکی را دیده بودند. منافقین با قتل و کشتار کورِ مردم عادی طرفدار انقلاب اسلامی در سطح شهر و ترور و شهادت مسئولان نظام، بر این باور بودند که به سرعت نظام جمهوری اسلامی سرنگون خواهد گردید. علاوه براین رژیم بعثی عراق هم، حملات سنگین و گسترده‌ای علیه ایران آغاز کرده و ارتش هم در بدترین وضعیت خود قرار داشت. در واقعه غمبار هفتم تیر سال ۱۳۶۰، گلچینی از بهترین نیرو‌های انقلاب به شهادت رسیدند، نیرو‌هایی که هریک مبارز و مجاهد پرتلاشی بودند و انقلاب اسلامی در استمرار مسیر خود به وجود آن افراد لایق نیازمند بود که در رأس آن‌ها شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی رئیس دیوان عالی کشور و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی قرار داشت....» 
در بخشی از این تحقیق و به مدد روایت‌های موجود، هویت محمدرضا کلاهی عامل انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی، تبیین شده است. در بخشی از این فصل، چنین می‌خوانیم: «یکی از اعضای حزب جمهوری اسلامی، درباره شخصیت کلاهی و چگونگی ارتقای او در حزب می‌گوید: من برخورد‌هایی با او داشتم، اما تجربه نداشتیم که منافقین عامل نفوذی در حزب و نخست‌وزیری و دادستانی و ... دارند و علت دیگری که ما چهره منافقانه کلاهی را نشناختیم، بر اثر برخورد و رفتار منافقانه او و همچنین زحمت و تلاش زیادی بود که وی می‌کشید و همیشه کار‌ها را به‌طور منظم و سریع انجام می‌داد. این باعث شده بود که عده‌ای، مثل برادر به او اعتماد داشته باشند. مثلاً گاهی به طرز منافقانه، جارو دست می‌گرفت و جلوی دیگران سالن سخنرانی را جارو می‌کرد، تا جلب توجه کند. از نکات دیگری که باید بگویم، این است که کلاهی را چند روز قبل از حادثه، یکی از برادران بازرسی می‌کند که او در آن لحظه چیزی نمی‌گوید، اما به‌شدت ناراحت شده بود! نکته دیگری که در مورد کلاهی ملعون باید بگویم، کنجکاوی بیش از حد او بود، به‌طوری‌که به همه اتاق‌ها سر می‌زد و می‌خواست اطلاعات و اخبار و اسرار سیاسی را بداند و این برای خود من کمی شک‌برانگیز بود. چون من که مسئول بخش سیاسی بودم، وقتی کنجکاوی او را در مورد مسائل سیاسی می‌دیدم، در مورد او شک کرده بودم، اما، چون بسیاری از برادران مؤمن هم ممکن است کنجکاو باشند و ما هم در این زمینه تجربه نداشتیم، به چهره منافقانه او پی نبردیم....»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار